فروشگاهِ رفاه خارجکی
سرِ کوچه پشتی، یه فروشگاهِ خیلی خیلی فسقلی هست اندازه یه اتاق. اکثرِ روزا از جلوش رد میشم که برم سوارِ مترو بشم. توش خیلی خوب دیده نمیشه. چند باری هی فکر کردم خدایا این فروشگاهه چیه؟ بالاش نوشته فروشگاهِ اجتمایی (عام المنفعه؟، بهزیستی). به نظرم میاومد که مثلِ سوپر مارکت میمونه. امروز از دوستم پرسیدم این چه فروشگاهیه؟! گفت فکر کنم واسه اقشارِ کم درآمده. از دانشگاه که برمی گشتم رفتم توش، از خانومه پرسیدم اینجا چه جوری میشه خرید کرد، گفت کافیه حقوقت کمتر از این حد باشه، کارت شناسایی و برگه سکونت و برگه حقوقتو مییاری، یه کارت میگیری، ارزون تر از بیرون خرید میکنی. خوب مسلما حقوقِ من از نصفِ خطِ فقرِ تعیین شده هم پایین تر بود و کارت شاملِ حالم میشد، خانومه پرسید از جایی کمکِ مالی نمیگیری؟ گفت پس چطوری زندگی میکنی؟! گفتم نمیدونم والا! دوییدم اومدم خونه، مدارکم رو برداشتم رفتم. خانومه بهم یه کافه هم داد! فروشگاه از دوشنبه تا جمعه ۹ صبح تا ۲ بعد از ظهر بازه و خیلی محدوده اما خیلی ارزونه، شیر و کره و بستنی و نون داره، چند جور ماستِ میوه، یکی دو جور غذای یخ زده، ۲-۳ جور ادویه و یکی دو چیز دیگه. بعضی مواد غذایی هست که ۲-۳ روز مونده تاریخِ مصرفش بگذره که خوب اینا توی فروشگاههای معمولی هم پیدا میشه. همینم خوبه، من خیلی خوشحال شدم و خیلی احساسِ خوبی کردم از این که اینجا همچین چیزایی برای کمک به مردم وجود داره.
اینجا یه آدمهایی هستن که شغل و درامدِ مشخصی ندارن و کارهای متفاوت میکنن، اما زندگیشون رو تقریبا خوب میگذرونن. بهشون میگن هنرمندِ زندگی. امروز فکر کردم شاید منم یکی از اونا باشم...
اینجا یه آدمهایی هستن که شغل و درامدِ مشخصی ندارن و کارهای متفاوت میکنن، اما زندگیشون رو تقریبا خوب میگذرونن. بهشون میگن هنرمندِ زندگی. امروز فکر کردم شاید منم یکی از اونا باشم...
نظرات
ارسال یک نظر