رفتیم سفر، یه جایی که فکرشم نمیکردم حالاحالاها برم، ۱۰ ساعت با ماشین توی راه بودیم تا اونجا. طولانیترین سفری بود که تاحالا با ماشین رفته بودم. طبیعت خیلی زیبا بود. هر روز که چشمامونو باز میکردیم، دریاچه سبز آبی رو میدیدیم. مامانم هم اومد و رفت. با همه بالا پاییناش خوب بود. کار دو هفتهای تابستونیم از دیروز شروع شده و باید هر روز بین ساعت ٢ تا ٧ توی پارک ها با بچه ها کار کنم. دیروز که خیلی گرم بود، ٣٧ درجه، امیدوارم فردا خنک تر باشه.
نظرات
ارسال یک نظر