در به در!
هیچی بدتر از این نیست که به عنوان یه مهاجر ببینی که تقریباً هیچ راهی برای گرفتن اقامت طولانی مدت نداری و مجبوری که یه روزی دیر یا زود برگردی. اونوقته که احساس بدبختی و بیچارگی میکنی چون نه به جایی که بهش اومدی متعلقی نه میخوای برگردی، نه راهی هست که بمونی. اونوقته که چمچاره میگیری :(
نمیدونم اینا چرا خیلی راحت نمیگن آقا اصلاً به مملکت ما مهاجرت نکنین، ما خوشمون نمییاد! انگار با خودشون رو درواسی دارن. اول میگن بیاین، بعد انقدر اشکال تراشی میکنن و قانون مقررات میذارن که نتونی بمونی.
نقل اون یاروه که گفت: میخوام مادرم رو بفروشم! گفتن: مگه میشه آخه؟ گفت: آره! یه قیمتی میگم هیچکی نخره! حالا نقل ایناست!
نمیدونم اینا چرا خیلی راحت نمیگن آقا اصلاً به مملکت ما مهاجرت نکنین، ما خوشمون نمییاد! انگار با خودشون رو درواسی دارن. اول میگن بیاین، بعد انقدر اشکال تراشی میکنن و قانون مقررات میذارن که نتونی بمونی.
نقل اون یاروه که گفت: میخوام مادرم رو بفروشم! گفتن: مگه میشه آخه؟ گفت: آره! یه قیمتی میگم هیچکی نخره! حالا نقل ایناست!
نظرات
ارسال یک نظر