گیس بریده‌ها

اون گیس بریده‌ها بودن که ایده‌های منو دزدیدن، دوباره برداشتن لوگو منو گذاشتن تو وبلاگشون! رو که نیست ماشالا! امروز می‌‌رم سوکشون کنم، بعد می‌‌یام تعریف می‌‌کنم چی‌ شد!
........
زنگ زدم به مسول اون موسسه ای که هزینه وسایل رو می دادن، بهش همه چیز رو گفتم. خوب به حرفام گوش کرد و تشکر کرد که اجازه داشته همه چیز رو بدونه! گفت باهاشون راجع به این مساله صحبت می کنه. حالا کِی، نمی دونم و اصلا نمی دونم که فایده ای داره یا نه. اما چیزی که منو ناراحت می کنه استفاده از لوگو نیست، لوگویی که شاید یک ساءت وقت منو گرفته باشه، بلکه این پررویی و گیس بریدگیشونه که منو اذیت می کنه. این که این اروپایی ها خوب حالیشون می شه وقتی که آدم بهشون می گه که اجازه نداری این کارو بکنی، حسابی حساب کار دستشون می یاد و واقعا رعایت می کنن. چون اگر کسی از لحاظ قانونی اقدام کنه، می تونه پدرشون رو در بیاره. این منو اذیت می کنه که همچین رفتار می کنن، انگار همه کارشون درست و عالیه و هیچ اشتباهی هم مرتکب نشدن. 

نظرات

پست‌های پرطرفدار